محمدجعفر جوشن
محمدجعفر جوشن
امام علی (ع):
نمی بینی نادان را مگر این که کارش یا افراط است و یا تفریط
نهج البلاغه، حکمت 70
محمدهادی علی بابایی
مهدی صنعتی
علی عزیزی
آرشام بهمن نژاد
علی قنبری
محمدجواد مردانی
سیّد مصطفی حسینی
سیدمحمدجواد مشکات
غلام رضا زارع قشلاقی
حسین سلطانی
علی قنبری کوهنجانی
مهدی دهقان سیمکانی
ابوذر را کُشتند!
هیچ وقت استادش را این اندازه غمگین و نگران ندیده بود. از ده سال پیش که به اصفهان آمده بود، هر روز صبح، به شوق آموختن، به سوی خانه ساده و باصفای استاد می شتافت و تا وقت نماز ظهر، رو در روی او می نشست. امّا آن روز سرد زمستانی، نه از لبخند همیشگی استاد خبری بود و نه از آمادگی او برای درس گفتن. جز سکوت، چیزی در میان آنان ردّ و بدل نمی شد، و شاگرد می دانست که باید منتظر باشد تا استاد، خود به سخن آید.
- محمّدمهدی!
- بله استاد!
- برای تو از نراق، نامه نمی آید؟
- می آید؛ امّا من نمی خوانم.
- نامه ها را چه می کنی؟
- بدون آنکه بازشان کنم، زیر گلیم حجرهام پنهان میکنم. چون میدانم خواندن هر نامه، مدّتی ذهنم را به خود مشغول میکند و از درس بازمیدارد.
- امروز درس تعطیل است. به خانه برگرد و آخرین نامههایی که از نراق آمده است، بخوان دل کندن از استاد و درس او، برای محمّدمهدی سخت بود؛ امّا چاره ای جز اطاعت نداشت. به خانه آمد و چند نامه را بازکرد و خواند. یکی از نامه ها، او را سخت لرزاند و حالش را دگرگون کرد. با دلی شکسته و اشکی روان، نزد استاد بازگشت تا تکلیف خود را بداند.
- خواندی؟
شاگرد، پاسخ استاد را با اشکهای خود داد.
- پدرت، مرحوم ابوذر نراقی را کشتهاند.خویشان و دوستانت، چندین نامه برای تو نوشتهاند تا بازگردی و امور خانواده را سامان دهی. وقتی از تو خبری نشد، نامهای هم برای من فرستادند تا تو را از ماجرا آگاه کنم. برخیز و برو که خویشانت، منتظرند.
برخاست؛ امّا دو غم بزرگ، دلش را چنگ میزد: مرگ پدر و دوری از درس و علم. کمتر از ده روز بعد، در همان ساعت همیشگی، درِ خانه استاد مولا اسماعیل خواجویی (م 1173 ق( به صدا درآمد. آری؛ محمّدمهدی نراقی بازگشته بود، تا بیست سال دیگر نزد استادان خود در اصفهان علم آموزد[1] این است حکایت عالمانی که قلب خود را برای کسب دانش، آماده نگه می داشتند و همه درها را به روی آنچه موجب آشفتگی ذهن و برهم خوردن تمرکزشان میشد، می بستند.[2] این است حکایت آنان، و چیست حکایت ما؟
هنگام مطالعه نمیتوانم تمرکزم را حفظ کنم. گاهی دو ساعت میگذرد و ناگهان متوجّه میشوم فقط یک صفحه از کتاب را خواندهام! بعضی وقتها هم مجبور میشوم یک مطلب را چند بار بخوانم تا بفهمم!
□منشأ حواس پرتی
تمرکز کافی، برای همگان امکان پذیر است؛ زیرا قدرت تمرکز، یک استعداد ذاتی نیست؛ بلکه اکتسابی و قابل ارتقاء است. هیچکس نباید خود را حواسپرت یا فاقد تمرکز حواس بداند؛ بلکه بهتر است وقتی تمرکز حواس او دچار اختلال شد، زمان و مکان نامناسب را متّهم کند. شما می توانید از طریق تمریناتی که در اینجا آمده است، تمرکزتان را پرورش داده و تقویت کنید. تمرکز حواس هنگام مطالعه، کلید اصلی و اساسی درک مطلب است. برای تمرکز حواس نیز باید از روشهایی استفاده کرد که باعث تقویت، پرورش و مهارت در ایجاد تمرکز حواس، هنگام مطالعه میشوند.
برای حواسپرتی علّتهای مختلفی ذکر شده است از جمله: عدم علاقه به موضوع مورد مطالعه؛ عوامل اختلال زای درونی، مانند تشنگی و اضطراب؛ عوامل اختلال زای بیرونی، مانند رفت وآمد دیگران و سر و صدا؛ عدم اعتماد به نفس؛ نداشتن الگوی مناسب برای مطالعه؛ عدم انتخاب زمان و مکان مناسب برای مطالعه.
□پیش به سوی تمرکز، با:
1- ایجاد شوق و علاقه به مطالعه
اگر نسبت به درس یا کتابی بیعلاقه باشید، حواستان، هر لحظه پَرت خواهدشد و شما را به ناکجاآبادهای دور میبرد؛ ولی اگر به موضوع علاقهمند باشید، ذهنتان به طور خودکار بر روی مطلب متمرکز میشود، دقّت بیشتری می کند و مطلب را به راحتی به حافظه میسپارد. بنابراین اگر نسبت به موضوعی بیعلاقه اید، سعی کنید با ایجاد انگیزههای نیرومند و درنظرگرفتن اهدافی که برایتان مهمّ و جذاب است، بر شوق و علاقه خود بیفزایید.
همچنین، برای افزایش میزان علاقه خود نسبت به مطالب، می توانید به طرح سؤالاتی پیرامون مطالب بپردازید. (ر.ک: بروشور شماره 1 ، حرفهای ها چگونه کتاب میخوانند؟)
2- تقویت اعتماد به نفس
مطالعه عمیق و یادگیری ثمربخش، وقتی حاصل میشود که تصوّر مثبتی از خود داشته باشیم و به خود اعتمادکنیم؛ زیرا اعتماد به خود، نیرو و مهارت ما را افزایش داده، مغز را سالمتر میکند.
وقتی می خواهید کاری انجام دهید، از گفتن کلماتی مانند "نمی توانم" و "نمی دانم" ،"نمی خواهم" بپرهیزید و جمله "این کار مُحال است" را از دفتر زندگی خود خط بزنید، و ترس و بدگمانی و سستی را از ذهن خود دورکنید. هرگز اجازه ندهید که هیجانات و افکار منفی، شما را در خود غرق سازند و تمرکز حواس شما را مختل کنند. اعتماد به نفس داشته باشید و پیوسته با خود تکرارکنید که "قادر به انجام کار هستم؛ میتوانم انجام دهم و باید انجام دهم" و بدین ترتیب تفکّر مثبت در شما پدید میآید.
اعتماد به نفس، احساس شعف و شادی را در شما به وجود میآورد، و در حالت شادمانی از تمرکز حواس بهتری برخوردارید؛ بهتر فکر میکنید؛ بهتر مطالعه میکنید و نتیجه کارتان بهتر خواهدبود. اعتماد به نفس نیز فضیلتی اکتسابی است که می توان آموخت و به کار بست؛ فقط باید راههای آن را دانست که در منابع مربوط، ذکر و ثبت شده است.
3- تعیین زمان مطالعه
مطالعه، مانند هر کار دیگری، نیاز به زمان مناسب با خودش را دارد؛ امّا تعیین مناسبترین زمان برای مطالعه، آسان نیست و بیشتر به عادات فردی بستگی دارد. برخی افراد عادت دارند تا نیمههای شب بیدار مانده، با استفاده از سکوت و آرامش شبانه مطالعه کنند. برخی دیگر عادت دارند زود بخوابند و صبحِ زود از خواب بیدار شوند و مطالعه کنند. بنابراین یافتن زمان مناسب، باعث برقراری تمرکز حواس، جلوگیری از اتلاف وقت و انرژی، عدم سردرگمی و فهم بهتر مطالب میشود. همچنین ثابت بودن زمان مطالعه، انسان را شرطی میکند و فرد با شروع زمان مطالعه، خودکار و ناخودآگاه، افکارش برای مطالعه تمرکز و آمادگی مییابد.
4- مطالعه به محض نشستن
پس از آنکه در مکان مطالعه خود قرارگرفتید، بیدرنگ مطالعه را شروع کنید و به هیچکار دیگری نپردازید. بعضیها وقتی پشت میز مطالعه مینشینند یا کتاب را باز میکنند، شروع میکنند به ورق زدن کتاب، جابه جاکردن کاغذها و کارهای جانبی دیگر.
اگر نشستن برای مطالعه طولانی شود و مطالعهای صورت نگیرد، و شما خود را با کارهای جانبی یا افکار درونی مشغول کنید، برای مطالعه تمرکز کافی نخواهیدیافت. عادت کنید همه آنچه را که برای مطالعه نیاز دارید، ابتدا فراهم کنید و هر کار متفرّقهای را که دارید، پیش از مطالعه انجام دهید و پس از آنکه نشستید، همان دم، مطالعه را آغازکنید. با این روش، ذهن خود را برای مطالعه، شرطی خواهیدکرد و با زحمت کمتری به تمرکز میرسید.
5- در پی سکوت مطلق نبودن
واقعیّت این است که هر چه محیط ساکتتر باشد، برای تمرکز حواس بهتر است و اصولاً ما محیطی را برای مطالعه انتخاب میکنیم که سر و صدای کمتری داشته باشد. امّا به هیچ عنوان نباید در جست وجوی محیطی بود که سکوت مطلق بر آن حکم فرما باشد، چرا که چنین محیطی همیشه پیدا نمیشود و باعث سردرگمی و اتلاف وقت شما خواهدشد. سکوت، نسبی است و بهترین مکان برای مطالعه متمرکز، جایی است که سر و صدای آن از بقیّه جاهای موجود، کمتر باشد. اگر شما به محیط کاملاً ساکت عادت کنید، شرطی میشوید و دوست دارید فقط در چنین محیطهایی مطالعه کنید؛ آنگاه در محیطهای دیگر با کوچک ترین سر و صدایی، تمرکزتان به هم میریزد و ایجاد تمرکز دوباره بسیار مشکل می شود.
6- کنترل صحبت کردن با خود
خیلی ها نمی دانند که هنگام عمل به تکالیف، از جمله در حین مطالعه، به شکل خاموش با خودشان حرف میزنند!صحبت کردن با خود، میتواند فعّالیّتها و رفتارها را در ما برانگیزد و تشویق کند و رفتار آینده ما را سر و سامان دهد. در واقع ما از طریق صحبت کردن با خود بر جریان پیشرفت خود نظارت میکنیم. امّا اگر همین گفتوگوی درونی بیش از اندازه ارزش یابانه یا انتقادی باشد، بر تمرکز ما اثر منفی میگذارد.[3]
آیا تا به حال تجربه نگارش یک مقاله را داشته اید که در همان سطر اوّل آن گیرکرده و ناکام شده باشید؟ مقصّر اصلی، یک ویراستارِ درونی بسیار سختگیر است.
مقایسه توانایی خود با توانایی دیگران و انتظارات غلط داشتن درباره مدّت و کیفیّت تمرکزی که باید داشتهباشیم، میتواند سبب شکلگیری یک گفتوگوی منفی با خویش باشد. با کمی تمرین، شما میتوانید یادبگیرید هر خصیصه درونی را که تمرکز شما را بر هم میزند، مدیریت کنید.
7- مقابله با مشکلات شخصی
مشکلات و مصائب شخصی میتوانند تمرکز شما را در مطالعه ازبین ببرند. مثلاً از دست دادن نزدیکان یا قطع ارتباط با یک دوست، می تواند اختلالی جدّی در توانایی تمرکز شما ایجادکند. در بیشتر موارد، این گونه امور مخلّ تمرکز، عمر کوتاهی دارند و توانایی تمرکز به طور طبیعی باز میگردد.
در این موارد، گاهی کمک بیرونی، بسیار مؤثّر است و شما در این موقعیّتها، میتوانید با دوستان و استادانی که میشناسید، مشورت کنید و از بار ذهنی خود بکاهید. برخی از افراد دریافتهاند که اختصاص دادن زمانی محدود به فکرکردن درباره یک مشکل خاصّ، به کاهش مشغله ذهنی آنان میانجامد.
8- بهبود شرایط بدنی
خواب نامنظّم، فعّالیّتهای سنگین و عادات غذایی نامناسب، بی تردید مانع تمرکزند. مثلاً، سنگینی معده و سیری بیش از حدّ، یکی از زمینه های عدم تمرکز شما به هنگام مطالعه است. هنگام ناهار، از خوردن غذاهای پُر حجم خودداری کنید؛ زیرا با رفتن خون به سمت دستگاه گوارش، از بنیه جسمی و ذهنی شما کاسته میشود. در ضمن توجّه داشته باشید که بعد از ناهار، تا حدود یک ساعت از مطالعات سنگین بپرهیزید.
همچنین صبحانه کافی و مقوّی، نقش مهمّی در ایجاد و برقراری تمرکز حواس در طی روز خواهدداشت. در اوّلین غذای روز، همراه با کربوهیدراتها، غذاهای پروتئین دار (مثل تخم مرغ، ماهی، پنیر یا دانه های خشکبار) نیز میل کنید. از قدیم گفتهاند: "صبحانه را مانند پادشاهان، ناهار را مانند شاهزاده ها و شام را مانند فقرا بخورید."
شما باید اطلاعات خود را در زمینه بهبود شرایط فیزیولوژیکی بدن، به ویژه اصول تغذیه مناسب، ارتقا دهید تا بتوانید از شمار عوامل اختلالزای تمرکز بکاهید.
9- برخورداری از الگوی مطالعه
مطالعه با الگوی مناسب، میتواند نقش مؤثّر و بسزایی در تمرکز حواس داشته باشد؛ مثلاً طرح سؤال هنگام مطالعه، سبب برانگیختن جدّیّت و حسّاسیّت بیشتر میشود تا فرد برای یافتن پاسخ سؤالات خود، تمرکز حواس خود را حفظ نماید.
یکی از الگوهای موفّق در این زمینه، روش پسختام[4] است که مشتمل بر شش مرحله است: 1.خواندن اجمالی؛ 2. سؤالکردن؛ 3. خواندن؛.4.تفکّر؛ 5. بهخاطرسپردن؛ 6. مرورکردن. برای مطالعه بیشتر، بروشور شماره 1 را ملاحظه کنید. (حرفه ای ها چگونه کتاب می خوانند؟)
10- یادداشت برداری
یادداشت برداری، نوعی تکرار درس است که هم سبب تمرکز حواس و هم موجب حفظ آسانتر مطالب میشود. یادداشت برداری فنّی، کاری جدّی و فعّال است که لازمه اندیشیدن است. بدین رو برای یادداشت برداری، باید هنگام مطالعه، فعّال بود و لازمه فعّال بودن، داشتن تمرکز حواس است، و برای برقراری تمرکز حواس جهت نوشتن، هماهنگی چشم و مغز - به منزله نوعی یادگیری تجسّمی چند بُعدی با قدرتی بینظیر - نیاز است. در بروشور شماره 5 در این زمینه بیشتر سخن خواهیم گفت.
11- توانایی گفتن "نه"
در وقت مطالعه شما، گاهی دوستان یا هم حجرهایها، از شما میخواهند که دور هم جمع شوید؛ در این صورت چه باید کرد؟ راحت و بی دغدغه بگویید "نه!" اگر این هنرِ "نه" گفتن را در خود تقویت کنید. اراده در شما ضعیف است، میتوانید در مکانی که مطالعه میکنید بنویسید: "لطفاً مزاحم نشوید!" اگر موفّق نشدید، می توانید کارهای دیگری انجام دهید که نشان دهد شما دوست ندارید کسی رشته افکار شما را پاره کند؛ مثلاً از نمادهای هنگام مطالعه، استفاده کنید.
12- حالا اینجا باش
استفاده از تکنیک این فنّ ساده و فریبنده، بسیار مؤثّر است. وقتی متوجّه میشوید که فکرتان از موضوع منحرف شده است، به خودتان بگویید: "حالا اینجا باش" و به آرامی توجّه تان را به جایی که میخواهید، برگردانید.
برای مثال: شما در کلاس هستید و فکر شما از سخنان استاد به امور فرعی و مزاحم، معطوف میشود. در این هنگام به خودتان بگویید: "حالا اینجا باش" و دوباره حواستان را روی سخنان استاد، متمرکز کنید و تا جایی که ممکن است این حالت را حفظ کنید. اگر لازم شد این کار را صد بار در هفته انجام دهید. خواهیددید که هر روز که میگذرد، فاصله زمانی بین دفعات منحرف شدن افکارتان، بیشتر میشود. تسلیم نشدن به حواسپرتیهای بیرونی خودتان را آموزش دهید که تسلیم حواسپرتیهای بیرونی نشوید. وقتی که کسی وارد اتاق میشود، و در را محکم و با سر و صدا می بندد، روی خود را به سمت او برنگردانید؛ بلکه ذهن تان را به آن چیزی که مقابل شما است، متمرکز سازید. این کار را در موقعیّت های متعدّد تمرین کنید. بدون توجّه به سر و صداها، بین خود و استاد، تونلی بسازید. وقتی با کسی در حال گفتوگو هستید، توجّهتان را به او معطوف کرده، به صورتش بنگرید و خطورات مزاحم را از ذهنتان بیرون کنید.
13-عوامل متفرّقه حواس پرتی
هیچ گاه عوامل حواسپرتی، به صفر نمیرسد؛ حتّی اگر بهترین شیوه مطالعه را هم در پیش گیریم؛ زیرا غیر از عوامل پیش گفته، همیشه عوامل دیگری نیز پیش میآیند که مانع تمرکز ما میشوند. بهترین و مؤثّرترین راه برای مقابله با عوامل حواسپرتیهای متفرّقه، نوشتن آنها بر روی یک برگ کوچک کاغذ و اختصاص دادن زمانی برای فکرکردن درباره آنها است.
مثالی بزنیم: شما در اوج مطالعه هستید؛ ناگهان به خاطرمی آورید که امشب باید به دوست خود تلفن بزنید. از این لحظه به بعد شما هر چقدر هم که بکوشید، دغدغه تلفن کردن به دوست تان و اینکه مبادا فراموش کنید، ذهن شما را رها نمیکند و شما را آزار میدهد. در نتیجه شما از همان لحظه، تمرکز خود را از دست میدهید. امّا اگر به محض آنکه این اندیشه به ذهن شما راه یافت، آن را بر روی کاغذی بنویسید، خیالتان راحت شده، میتوانید به مطالعه متمرکز خود ادامه دهید.
یادتان باشد که حواسپرتی را نیز مانند نکات مهمّ کتاب که فرامیگیرید و ثبت میکنید، باید جایی تخلیه کنید. اگر ننویسید و بگویید "باشد برای بعد" و یا "می دانم که یادم نمی رود" و... توانایی ذهنی خود را کم کردهاید. هر چه در حین مطالعه به خاطرتان میآید و عامل مزاحم تلقّی میشود، گوشهای یادداشت کنید تا بار ذهنی مربوط به آن، از ذهن شما بیرون رود.
برای مطالعه بیشتر:
1. رابرت، استارت؛ راهنمای تمرکز بهتر؛ ترجمه حسین نیّر؛ مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی.
2. حورایی، مجتبی؛ مطالعه موفّق با تمرکز؛ تهران، انتشارات دکلمه گرا.
3. خادمی، عینالله؛ مطالعه روشمند؛ قم، انتشارات پارسیان.
[1] - برگرفته از: دومین ویژهنامه کنگره فاضلین نراقی، «شخصیت ملااحمّدمهدی نراقی»، به قلم آیت الله شهید قاضی طباطبایی، ص 42 . گفتنی است که علامه محقّق مولامحمّدمهدی نراقی، و فرزند نامدارش مرحوم ملااحمد نراقی، از مشاهیر فقهای شیعه و هر دو صاحب تصانیف بسیارند.
[2] - این داستان ممکن است تا این حدّ، قابل توصیه نباشد، امّا اهتمام عالمان برجسته ای چون مرحوم نراقی را به حفظ و تداوم تمرکز در حدّ بسیار بالا، نشان می دهد.
[3] - گفتنی است تفکّر به هنگام مطالعه، با صحبت کردن با خود (حدیث نفس) متفاوت است. صحب تکردن با خود حالتی است که فرد را از محور موضوع مورد بحث خارج می سازد و موجب توقّف وی می گردد؛ در حالی که تفکّر یعنی ممحّض شدن بر روی مطلب، برای درک و فهم بیشتر. آن از بقیّه جاهای موجود، کمتر باشد. اگر شما به محیط کاملاً ساکت عاد تکنید، شرطی می شوید و دوست دارید فقط در چنین محیط هایی مطالعه کنید؛ آن گاه در محیطهای دیگر با کوچک ترین سر و صدایی، تمرکزتان به هم می ریزد و ایجاد تمرکز دوباره بسیار مشکل می شود.