محمدجعفر جوشن
محمدجعفر جوشن
امام علی (ع):
نمی بینی نادان را مگر این که کارش یا افراط است و یا تفریط
نهج البلاغه، حکمت 70
محمدهادی علی بابایی
مهدی صنعتی
علی عزیزی
آرشام بهمن نژاد
علی قنبری
محمدجواد مردانی
سیّد مصطفی حسینی
سیدمحمدجواد مشکات
غلام رضا زارع قشلاقی
حسین سلطانی
علی قنبری کوهنجانی
مهدی دهقان سیمکانی
وقتی میگفتم "بله" همهی امیدم به دو کتاب خوبی بود که دربارهی این موضوع داشتم. موضوع، "عقل گرایی در تفسیر المیزان" بود، و جواب بلهی من، به درخواست مقاله ای دربارة آن.
بله را دادم و یکراست آمدم خانه. کتابها را پیدا کردم؛ یادم آمد که یکی را پارسال خواندهام و دیگری را هنوز از شرمندگیاش در نیامدهام. آن را که مثلاً خواندهبودم، به قول علما تورّق کردم؛ امّا ناگهان یک بار دیگر متوجّه همان واقعیّت تلخ و تکراری شدم: تقریباً هیچی از آن یادم نمانده بود! راستی چرا؟ حافظهی من که بدک نیست. پس چرا تقریباً هیچی از کتابی که پارسال خواندهام، در خاطرم نماندهاست؟ اگر مقصود از خواندن، فهمیدن و یادآوری آن در مواقع لزوم است، این نوع کتابخوانی چه سودی دارد؟ مگر اینکه قصد دیگری از خریدن کتاب و خواندن آن داشتهباشیم!
گرچه مقصود از کتاب، آن فنّ بود
گر تواَش بالش کنی هم می شود
از دو حال بیرون نیست: یا اشکال در نوع خواندن من است یا همهی کتابهای دنیا مشکل دارند! دومی را نمیشود ثابتکرد؛ ثابت هم بشود، دردی را از من دوا نمیکند. پس گویا چارهای نیست جز اینکه از مرکب ابلیس- یا همان خر شیطان- پایین بیایم و خود را متّهم به نابلدی در خواندن و فهمیدن کنم.
آری؛ "خواندن" هم اصول و روشهایی دارد که فراگیری آنها در عین آنکه آسان است، پر از فایده و بازدهی است. امتحانش ضرر ندارد.
جهت دریافت بروشور "حرفهایها چگونه کتاب می خوانند؟" که مروری بر روش مطالعهی پرسشمحور است بر روی لینک زیر کلیک کنید.
دریافت
حجم: 418 کیلوبایت